محل تبلیغات شما



چراغ اول 

چراغ خطر سمت چپ ماشینم را شکسته اند. خم می شوم لامپ هنوز سر جایش است. من هم اگر بودم زیاد در صرافت این که سر صحنه بمانم ، نمی ماندم و محل را ترک می کردم. شاید هم ضارب شماره تماسش را گذاشته که تماس بگیرم تا هم عذر بخواهد و خسارتش را برایم واریز کند. ولی رهگذری یا سواره ای شماره را برداشته و تماس هم گرفته و عذرش را پذیرفته و خسارتش را گرفته. سویچ را می چرخانم منتظر می شوم بنزین تا گلوی موتور برسد. واقعا همه منتظر می شوند تا بنزین برسد یا بلافاصله روشنش می کنند؟ قبل از روشن شدن ماشین ، آهنگ طلوع من سیاوش پخش می شود. شیشه پنجره را پایین می کشم و آرام راه می افتم.

چراغ اول تقاطع حافظ و کریم خان ،  که زیاد برای مایی که به سمت جنوب می رویم اهمیت قائل نیست ۸۷ ثانیه ناقابل مهمانش هستم دخترکی گل می فروشد مقنعه سفید روپوش آبی کمرنگ مدرسه ای با عینک گرد دلم برایش پر می کشد. گل پژمرده اش را می خرم و گریه ام می گیرد. من چه دانم ناظری پخش می شود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

علوم جغرافیایی(ژئومورفولوژی)